بعد از خوندن کتاب غربزدگی و سنگی بر گوری  آل احمد و غروب جلال ِ سیمین دانشور تصمیم گرفتم درباره ی آل احمد بنویسم. از او دو ترجمه، نمایشنامه های سو تفاهم از آلبر کامو و کرگدن از اوژن یونسکو هم به علاوه ی داستان های کوتاه یا بریده کتاب هایی جسته و گریخته توی اینترنت خونده بودم. اما باز هم وقتی سعی میکنم همه ی اونچه از آل احمد میدونم توی ذهنم جمع کنم و بنویسم، کار برام سخت میشه. 

در نظر من آل احمد شخصیت جالبی داشته، شخصیتی ماجراجو. همون طور که دانشور در کتابش توصیف میکنه: 

زندگی جلال را می توان اینطور خلاصه کرد: به ماجرا یا حادثه ای پناه بردن- از آن سرخوردن و رها کردنش که خود غالبا به حادثه ای انجامیده است- آنگاه به خلق حادثه ای تازه یا به استقبال ماجرایی نو شتافتن.

از جذابیت های شخصیتیش یکی اینکه سیر تفکرات و عقایدش رشدی خطی نداشته. در واقع منحنی زندگی آل احمد به حدی دارای نقاط عطف و فراز و فروده که به ساخت شخصیت منحصر به فردش میرسه؛ از نقطه ای آغاز و در نقطه ای حوالی شروع به پایان رسیده، البته با بینش عمیق تر. 

آن چه مسلمه آل احمد یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان و روشنفکران زمان خودش بوده که در اتفاقات و جریان های ی دوران های بعد هم تاثیر زیادی داشته. آثار او چه داستان، مقالات یا سفرنامه ها همیشه از پر فروش ترین و پر بحث ترین آثار دوران خود بودن. در بین مقالات غربزدگی که خود شامل یا چکیده ای از چنیدن مقاله و جستار بوده بیش از همه جای بحث داشته و داره. کتاب این جور شروع میشه:

غرب زدگی می گویم، همچون وبا زدگی و اگر به مذاق خوش آیند نیست،  بگوییم همچون گرما زدگی یا سرمازدگی؛ اما نه! دست کم چیزی است در حدود سن زدگی. دیده اید که گندم را چطور می پوساند؟ از درون. پوسته سالم بر جاست اما فقط پوست است. سخن از یک بیماری است. عارضه ای از بیرون آمده و در محیطی آماده برای بیماری، رشد کرده است. مشخصات این درد را بجوییم و علت و علت هایش را و اگر دست داد، راه علاجش را.

در ادامه از تعریف غرب و شرق میگه، که منظور نه شرق و غرب جغرافیایی که غرب کشورهای صنعتی و تولید کننده و شرق کشور های وارد کننده تولیدات غربه و با منابع و ذخایرش مواد خام اولیه ی غرب رو تامین میکنه و وارد کننده ی تولیدات صنعتی و گرداننده ی بازار کالاهای غربیه. همچنین آل احمد اعتقاد داره که مواد اولیه منحصر به سنگ آهن یا نفت یا پنبه و کتیرا نیست، بلکه اساطیر، اصول عقاید، موسیقی و عوالم عُلوی رو هم شامل میشه .

ریشه های غربزدگی، اولین علائمش، راهکارهایی برای مقابله باهاش مطرح میکنه که در اون گاهی از جامعه شناسی میگه، گاهی از علم یا صنعت، گاهی از دانشگاه و حتی از ون و جامعه ی مذهبی. زمان خوندن کتاب به این فکر میکردم که خوبه خیلی از این مسائل شناخته شده و برای از بین بردنش قدم هایی برداشته شده و چه بده که بعد از گذشت حدود پنجاه و هفت سال نتیجه ای در حد انتظار نیست. 

نمیدونم خوندن این کتاب برای اطلاعات عمومی چقدر اهمیت داره. خود من که از سر کنجکاوی سراغش رفتم و خیلی هم از خوندنش پشیمون نیستم اما به مدد پیشرفت تکنولوژی امروز این بحث ها نه فقط در سطح مقالات علمی و در بین افراد روشنفکر و صاحب نظر که در هر رسانه ای حتی همین وبلاگ های شخصی خودمون قابل بررسیه. حالا زمان اینه که هر کدوم از ما با نگاهی دقیق تر به مسائل نگاه کنیم و تلاش کنیم غرب زده نباشیم، صرفا مصرف کننده ی یه محصول، یه تفکر یا یه سبک سلیقه ی خاص. اونم در سرزمینی که به حدی پشتوانه و منابع طبیعی و فرهنگی و علمی داره که مردمش بتونن تولید کننده و صادر کننده ی تولیدات خودشون باشن. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها